داستان جلد
نویسنده: مهدی عارفیان
زمان مطالعه:2 دقیقه

داستان جلد
مهدی عارفیان
داستان جلد
نویسنده: مهدی عارفیان
تای مطالعه:[تا چند دقیقه میتوان این مقاله را مطالعه کرد؟]2 دقیقه
در میانهی ابرهایی که نه از باراناند و نه از زمین، ساعتی عظیم از شن ایستاده است؛ شنی که بیوقفه فرو میریزد، بیصدا و آرام، انگار نفس جهان را در خود میکشد. بر فراز آن، آدمکی چوبی نشسته؛ همان نماد همیشگی انسان در روایتهای ما، اما اینبار کوچکتر از همیشه در برابر عظمت زمان.
ایدهی این تصویر از گفتوگویی دربارهی «ترس از جاماندن» زاده شد؛ از آن حس پنهانی که انسان را وادار میکند مدام به جلو بنگرد، مبادا چیزی یا زمانی را از دست بدهد. تصویرگر، این اضطراب خاموش را با مفهومی از «در گذربودن» پیوند زد و تصمیم گرفت آدمک را نه در برابر زمان، که بر دوش آن بنشاند؛ مسافری که میداند مسیرش از جنس فروریختن است.
رنگهای سرد و مهآلود پسزمینه، مرز واقعیت و خیال را در هم میریزد. ابرها نه آسماناند و نه زمین؛ جایی میان بودن و نبودن. در دوردست، ساعت شنی دیگری معکوس دیده میشود — نمادی از امید به بازگشت یا شاید، تکرارِ جاماندن.
«تعقیب دنبالهدار» روایتی تصویری از انسان امروز است؛ موجودی که بر دوش زمان نشسته و در حالی که از پایان میترسد، چشم به ساعتی دارد که هنوز در دوردست، در حال آغاز شدن است.

جلد شمارهی ۱۲۴ وقایع اتفاقیه؛ اثر نادیا نادری

مهدی عارفیان
برای خواندن مقالات بیشتر از این نویسنده ضربه بزنید.
کلیدواژهها
نظری ثبت نشده است.
